اخلاق شهروندی: مقوله ای بین رشته ای

نویسنده

دانشیار، گروه علوم تربیتی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه شاهد

چکیده

چکیده
پژوهش حاضر به بیان جایگاه اخلاق وارزشها در تربیت شهروندی وهمچنین به بررسی رابطه بین اخلاق وتربیت شهروندی پرداخته است. ماهیت پژوهش بنیادی و روش انجام پژوهش، تحلیل اسنادی بوده است.. ازعمده‌ترین یافته‌های پژوهش در رابطه با سوال یک تحقیق یعنی جایگاه اخلاق و ارزشها در تربیت شهروندی باید گفت که افلاطون معتقد است که ارزش های شهروندی مطلق و غیر قابل تغییر هستند.ارسطو نیز معتقد است که ارزش های شهروندی از طریق عقل انسان قابل کشف و شناسایی هستند ،واین ارزش ها ذاتی، غیر قابل تغییر و عمومی هستند. روسو معتقد است ارزش هایی که در تربیت شهروندی باید مورد استفاده قرارگیرد بایستی از تعادل انسان با محیط سرچشمه گیرد. دیویی معتقد است ارزش هایی که در تربیت شهروندی باید مورد استفاده قرارگیرد نسبی و وابسته به شرایط خاص اجتماعی روانی،فرهنگی،و به طورکلی ،شرایط معین می داند . فارابی نیز قائل به ارزش هایی نسبی در تربیت شهروندان است.فوکو و دریدا معتقدند که یک شهروند شایسته بودن، به تبع شرایط واوضاع واحوال تاریخی معنا دارد وامری نسبی است در رابطه با سوال دو تحقیق یعنی منابع اخلاق شهروندی در کشور مان ایران منابع دینی، سنتی و فرهنگی منابع اصلی اخلاق محسوب می شود.در رابطه با سوال سوم تحقیق می توان کرامت ،آزادی، احسان و رأفت را از مهمترین مبانی انسان شناختی اخلاق شهروندی بر شمرد.در رابطه با سوال چهارم تحقیق ارتباط بین تربیت شهروندی واخلاق باید گفت تعلیم و تربیت شهروندی با مفهوم ارزش ها و اخلاق آمیخته است ودر آن نقش ارزشهاو اخلاق برجسته است

کلیدواژه‌ها

موضوعات